قفسه سینه ام درد های الکی می گیره 

دیروز همکارم یهو وسط استیشن از رو صندلی اول سرفه کرد بعد خم شد و یهو خودشو انداخت رو زمین! و بعد به حالت شنا دراومد 

بعد بنده خدا گفت که دیده حالش بد شده ولی اونجوری رو زمین خودشو تونسته بود کنترل کنه 

همکار سومون که اون لحظه نبود پایان شیفت به بچه های شب می گفت خانم پاییز سکته زد (آخه تا چند دقیقه می گفتم قفسه سینه ام تیر می کشه)

نگمتون که با اینکه سریع خدمات (همون همکار عوضیم!!!!) رو گفتم و بردیمش رو تخت و باهاش حرف میزدم و خواهش می کردم دراز بکشه اما قفسه سینه ام تیر می کشید 

پنج دقیقه تیر کشیدن! تیییییر 

قبلش هم اول شیفت وقتی پسر جوونی را آوردن و پدرش می گفت قرص ب ر ن ج خورده بالای قفسه سینه ام تیر کشید! 

همین همکارم که یه آقای جاافتاده است بعدا گفت که یه تی خورده سر اون قرصیه! 

گفتم جدی؟ آخه خودم خیییییییلی جوش زدم و عصبانی شدم و به دفتر گفتم تو رو خخخخخدا پیگیری کنین چطور آدم به راحتی اینا رو باید گیر بیاره :( و آدرس اون داروگیاهی رو هم بهشون دادم 

گفت آره آخه آدم حیفش میاد 


خوب به این میگن استرس مزمنی که ما داریم می کشیم 

می دونم که این جایی که کار می کنم رو از بقیه جاها بیشتر دوست دارم 

اما خوب همین الان که از صبح دارم فکر می کنم برم درخواست جابجایی بنویسم باز قفسه سینه ام درد گرفته! :( 


دکتر قلب چند سال پیش بهم گفت این دردهای تو قلبی نیست اما خطر مرگ ناگهانی رو برات بالا می بره 



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها